آرزویم این است که این شهریور جورِ دیگری بیاید آسمان نه مثل هر سال،امسال جورِ دیگری آبی آفتاب بر بام خانه هامان جورِ دیگری بتابد ابری اگر بارانی ست،جورِ دیگری ببارد روزگار جورِ دیگری با ما آدم ها جورِ دیگری با هم زندگی ها جورِ دیگری باشند .. آرزویم این است یک روز حالِ من جورِ دیگری باشد به سراغت بیایم جورِ دیگری نگاهم کنی جراتی داشته باشم جورِ دیگری بگویم " دوستت دارم " نیکی فیروزکوهی ,آرزویم این است که این شهریور جورِ دیگری بیاید ...ادامه مطلب
داشته و نداشته ام یک سایه بیشتر نیست .. که لام تا کام عاشقانه هایم ، همیشه به ناف احتمال بسته می شود .. سایه است دیگر می آید و نمی ماند .. می آید و می رود .. تا تکلیفِ عشق با تنهایی روشن شود .... سایه است دیگر .. که گاه دلش را تاریکی می زند و روی می گرداند از من .. تا دست تنهایی ام را بگیرم و با اعتماد به نفس شعری که از نوستالژی آغوش او نوشته ام ، در کوچه های خیال شب گردی کنم .. سایه است دیگر .. یعنی وقتی که نیست ، خودم را با تنهایی اشتباه گرفتن .. و خاطره را در شعر قسط بستن .. و ساعت را روی خیال کوک کردن .. وقتی که نیست .. یعنی دوباره لجبازیِ شعری می شوم که تا جان دارد پای , ...ادامه مطلب
برایش نوشتم .. چرا فکر کردی کهعشق هم بماند برای بعد ؟نوشتم ... راستی چرا هیچ کسنمی تواند هوش و حواسم را از یاد تو پرت کند ؟نوشتم ... چرا همه جانم به لب می رسانند و بازبر می گردم سر حرف اول ... همان ابتدای نبودنت ..نوشتم ... چرا هیچ خیابانی از یادت کوتاه نمی آید ؟چرا در هر ملودی سهم مختصری از خیال تو جا مانده است ؟نوشتم لابد مُرده ای امااین طبیعت آدمی است که مرده اش را تاخود به خاک نسپارد ، مرگش را باور نمی کند ..نوشتم برگرد و در من بمیر ، بعد برو ... حمیدرضا هندی,برایش نوشتم عزیزم برگرد ...ادامه مطلب
ه دیدارم بیا هر شب، در این تنهایی ِ تنها و تاریک ِ خدا ماننددلم تنگ استبیا ای روشن، ای روشنتر از لبخندشبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهیهادلم تنگ استبیا بنگر، چه غمگین و غریبانهدر این ایوان سرپوشیده، وین تالاب مالامالدلی خوش کردهام با این پرستوها و ماهیهاو این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابیبیا ای همگناه ِ من درین برزخبهشتم نیز و هم دوزخبه دیدارم بیا، ای همگناه، ای مهربان با منکه اینان زود میپوشند رو در خوابهای بی گناهیهاو من میمانم و بیداد بی خوابیدر این ایوان سرپوشیدهٔ متروکشب افتاده ست و در تالاب ِ من دیری ستکه در خوابند آن نیلوفر آبی و,بیا ای مهربان با من,بیا ای مهربان مادر,بیا ای مهربان من,شعر بیا ای مهربان با من ...ادامه مطلب
کاش همسرم بودی و در اشپزخانه ی کوچکمان غذا کمی می سوخت شیر سر میرفت یک بشقاب میشکست یک لیوان کریستال هم از همان فرانسوی های اصل ! من مثل مردهای قدیمی داد میزدم حواست کجاست خانوم ؟ و تو ارام و با لبخند میگفتی به تو اقا ...!! حمید جدیدی,آرام باش و توکل کن,آرام باش و تا هفت بشمار,رینگتون آرام و باکلاس,آرام باش,ارام بابان,آرام بازیگر قدیمی,آرام باش عزیز من,آرام بانان آسمان,ارام بازیگر قدیمی سینما,آرام باش حوصله کن ...ادامه مطلب
پائیز که آمد باران هم درختان به سازِ باد در پیچ و تاباَند حیف نیست تو نیایی..... ایرج.تمجیـــدی,حیف نیست بهار باشد,حیف نیست,حیف نان فرشتگانم نیست,حیف موهای پر کلاغی نیست,حیف حیف فرصتی نیست,حیف که نیستی ...ادامه مطلب
کفش هایم را به سر می کشم کلاهم را به پا نخند عزیزِ من تو نباشی هیچ چیز سر جایِ خودش نیست مثلِ عقل من... . . . ایـــرج.تمجیــــــدی,ویدیو من اگه تو نباشی هیچکس ...ادامه مطلب
سرم داغ شده داغِ داغ لبهایِ تو را گیج می خورم و تو چشمانت دو دو میزند وقتی که پُک می زنی ام قل قل قل . . . خاکسترم را بر باد بده من کام نمی دهم...!,خاکسترم را باد برد,سوختم خاکسترم را باد برد,مردم خاکسترم را باد برد ...ادامه مطلب
صدایم می زنی آقا ، خطابت می کنم بانوبرای دیدنت دل را ، به دریا می زنم بانواز آن روزی که مهر تو نشسته بر دلم بایدبگویم که گرفتار دو چشم تو منم بانوسراپا شور و شعرم من برای آرزوهایتهمین حالا که در حال ترانه گفتنم بانوبه پروانه شدن با تو امید وافری دارمبه جای خود به دور تو که پیله می تنم بانوکجا پیدا کنم وقتی که رودرروی تو باشم ؟!همین مصراع هم کافیست برایم مغتنم بانوبفهمانم به دنیا که زلالی مثل آیینه ...و من از نسل دل غمگین سنگ آهنم بانوتو را می خواهمت حتی اگر از نسل بارانیتگرگم ، باد و بورانم، شبیه بهمنم بانونمیدانم چرا از تو سرودن را نمی خواهندبه تو آلو, ...ادامه مطلب
باید کسی باشد ، برای دوست داشتن کسی باشد که وقتی تمامت را گوشه ای گم می کنی بیاید ، پیدایت کند... وقتی که اون کس دیگرو میخواد باید رفت,هميشه بايد کسي باشد ...ادامه مطلب
گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت. پس با کسی بمان که نصف راه را به سمتت دویده باشد.., ...ادامه مطلب
* انسان خوبی باش * اما وقت خود را برای اثباتش به دیگران تلف نکن ..,انسان خوبی باش,انسان خوبی باش اما,انسان خوبی باش ولی,انسان خوبی باش ولی وقتت,انسان خوبی باشیم,انسان خوبی باش اما وقتت,چه کنیم تا انسان خوبی باشیم,چگونه انسان خوبی باشیم,چگونه انسان خوبي باشيم,چگونه انسان خوبی باشم ...ادامه مطلب
باران که شدی مپرس ، این خانه کیست سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست باران که شدی، پیاله ها را نشمار جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست باران ! تو که از پیش خدا می آیی توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست... بر درگه او چونکه بیفتند به خاک شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست با سوره ی دل ، اگر خدارا خواندی حمد و فلق و نعره ی مستانه یکیست این بی خردان،خویش ، خدا می دانند اینجا سند و قصه و افسانه یکیست از قدرت حق ، هرچه گرفتند به کار در خلقت حق، رستم و موریانه یکیست گر درک کنی خودت خدا را بینی درکش نکنی، کعبه و بتخانه یکیست ,باران که شدی پیاله ها را نشمار ...ادامه مطلب
خدا ما رو برای هم نمیخواست .. فقط میخواست همو فهمیده باشیم بدونیم نیمهی ما مال ما نیست .. فقط خواست نیمه مونو دیده باشیم تموم لحظه های این تب تلخ .. خدا از حسرت ما با خبر بود خودش ما رو برای هم نمیخواست .. خودت دیدی دعامون بیاثر بود چه سخته مال هم باشیم و بیهم .. میبینم میری و میبینی میرم تو وقتی هستی اما دوری از من .. نه میشه زنده باشم نه بمیرم نمیگم دلخور از تقدیرم اما .. تو میدونی چقدر دلگیره این عشق فقط چون دیر باید میرسیدیم .. داره رو دست ما میمیره این عشق,فقط خواست نیمه مونو دیده باشیم ...ادامه مطلب
آخرین حرف تو چیست؟ قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض یک طرف خاطره ها! یک طرف پنجره ها! در همه آوازها! حرف آخر زیباست! آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟ حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست,حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست ...ادامه مطلب